وقتي سه بار چهار بار بي اختيار موسيقي جعبه موسيقي مو گوش كردم ياد جملاتي از كتاب شازده كوچولو افتادم:
– یک روز چهل و سه بار غروب آفتاب را تماشا کردم! و کمى بعد گفت: – خودت که مىدانى… وقتى آدم خیلى دلش گرفته باشد از تماشاى غروب لذت مىبرد. – پس خدا مىداند آن روز چهل و سه غروبه چهقدر دلت گرفته بوده.