571- هواپیما

ساخت وبلاگ

صب بیدار شدم و خبرا رو همین جوری چک کردم و سقوط هواپیما رو فهمیدم

نمثی دونستم از ناراحتی چکار کنم

آخه تو هم اولین بار با یکی از هواپیماهای اون شرکت اومده بودی اینجا. خدا رو شکر کردم که سالم رسیدی. خواب بودی و کلی ماچت کردم و خدا رو شکر کردم و هی دستت رو توو دستم گرفتم که مطمئن بشم سلامتی.

داشتم با همکار خارجی ام در این مورد حرف می زدم که گریه ام گرفت شدید. همش خودم رو دور از جون به جای مسافرا تجسم می کردم که با چه حس قشنگی سوار هواپیما شده بودن، چقدر استرس ویزا گرفتن کشیده بودن، چقدر بدو بدو کرده بودن و با چه امیدهایی وطن رو ترک کرده بودن تا برا خودشون در یه کشور غریب آینده ی جدیدی بسازن. آخه دوری از خانواده و عزیزان خیلی سخته.

دیشب با هم دعا کردیم برای آرامش روحشون و برای صبر به بازمانده هاشون

مامانم میگه: خدایا این بلاها رو از همه ی اونایی که شنیدن و نشنیدن دور کن لطفا

آمین

من زندگي مي كنم...
ما را در سایت من زندگي مي كنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amandalifeo بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 17:14