میون خریدای برادرم دو تاش از همه جالبتر بود: دو بطری آب معدنی کوچیک و چند شیشه مربای انجیر
برادرم: دخترا (منظورش خواهرامه) براتون مربای انجیر خریدم. یکی رو میگیره دستش؛ اینم همینجوری اضافه خریدم. دیوونهء مغرور. من می خندم. می فهمم که اون شیشه اضافه سهم منه اما مستقیم بهم نمیگه :-)
بعدا می شنوم که دو بطری رو هم خریده بود که مامانم خالی اش کنه و تووش دوشاب بریزه که من با خودم بیارمشون. اما از اونجایی که یه دیوونهء مغروره همون لحطه نگفته :-*
و من عین دیوونه ها، عاشق این دیوونه ام :-)
به گمانم دیوونگی توو خانوادهء ما ارثیه
:-))
من زندگي مي كنم...برچسب : نویسنده : amandalifeo بازدید : 117