دوس داشتم امروز یکی از عزیزام باهام باشه. یکی از همون 5نفر دوس داشتنی هام
اما خب حالا که نشده باید خودم تنهایی از انجامش بربیام
هم خوشحالم هم ناراحتم هم خوشحال نیستم هم تاراحت نیستم هم آرومم هم پر از تشویشم. بازار شام سده درون این دل من. مغز من داره چه جوری کار میکنه که بتونه هدایتم کنه از عجایبه
بالاخره امروز روز سند زدن خونه است. با همه دردسرهاش، با وجود همه فحشهایی که به خودم دادم، با تشکر از همه حمایتهایی که شدم
لیلی، خسته نباشی
راستی، تا بادم نرفته بگم: امروز 6/6 هست. تقصیر منم نیست......خخخخخ
من زندگي مي كنم...برچسب : نویسنده : amandalifeo بازدید : 128