525- پستی و بلندی های مسیر من

ساخت وبلاگ
دارم به مسیر پشت سرم فک می کنم. به سختی هایی که داشتم: به پول نداشتن هام، به راه هایی که به دلیل پول نداشتن مجبور شدم پیاده برم، میوه هایی که دوس داشتم رو نخریدم، لباس هایی  که نپوشیدم، سفرهایی که نرفتم، همیشه دلم می خواست و می خواد که برم فروشگاه و بدون استرس و بدون این که به برچسب قیمت نگاه نگاه کنم و تووو ذهنم دو دو تا چهار تا کنم خرید کنم و اکثرا نتونستم، به بله قربان هایی که به مدیرام گفتم در حالیکه هیچی بارشون نبود، به گریه هام و هزار و یکی مساله ی دیگه.

دارم به مسیری که پیش رو دارم و چند شاخه میشه و هر کدومش به سرنوشت مختلفی منو می رسونه: بمونم همین جا و در تنهایی اونقدر کار کنم که بازنشسته بشم، برم خونه و ناز خانواده ی عزیزمو بکشم و با هم زندگی کنیم و بگیم و بخندیم یا برم جایی که از بچگی براش نقشه کشیدم و کار کردم و از خانواده ام دور باشم.

دارم به پوسته ای که فشار میآرم ترک بخوره و منو وارد دنیای جدیدی بکنه فکر می کنم. سخته و من گاهی می ترسم. از این همه تجربه های جدید، از اینکه خدای نکرده کم بیارم، از اینکه خانواده ام رو ناراحت کنم.

دارم فکر می کنم که من چه پوست کلفت هستم که دارم برنامه ریزی می کنم فقط با 500 یورو برم برا شروع زندگی جدید.

خدای من، من جسارتم زیاده و تو لطفت زیادتر. من هیجانم زیاده و تو حمایتت زیادتر. من پر از استرسم و تو پر از آرامش.

کمکم کن لطفا.

مرسی از خواهر کوچیکه که بهم انرژی می ده.

مرسی از تو که هوامو داری و تشویقم کردی در این راه قدم بردارم و 500 یوروی منو به اندازه ی هزاران یورو داری باارزش می کنی و اعتبار می بخشی.

مرسی

من زندگي مي كنم...
ما را در سایت من زندگي مي كنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amandalifeo بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 23:30