اینجا در این نقطه از جهان، شبهای قطبی شروع شده. صبحها ساعت هشت و نه، خورشید طلوع می کنه و بعداز ظهرها هم ساعت چهار نشده، هوا تاریک شده.
حس عجیبیه این مدل زندگی کردن.
برا من که همیشه از تاریکی ترس و وحشت داشتم حالا صبح ها در تاریکی محض از خونه میرم بیرون و در تاریکی محض شب هنگام بر می گردم خونه.
حس امنیت، شجاعت یا هر چی، باعث شده بر این فوبیای زندگی ام فائق بیام.
آفرین به خودم که بزرگ شدم :-)
من زندگي مي كنم...
برچسب : نویسنده : amandalifeo بازدید : 124